گسترش قتل‌های ناموسی در سال‌های اخیر به دفعات از سوی فعالان زن و حتا در مواردی از سوی مسئولان قضایی و انتظامی گوشزد شده و در رسانه‌ها نیز بیش از پیش پوشش خبری داشته است. همچنان که پژوهش‌ها نشان می‌دهند به خاطر دشواری دسترسی به خانواده‌هایی‌ که چنین قتل‌هایی در آنها اتفاق افتاده و هم‌چنین عدم گزارش این قتل‌ها از سوی خانواده‌ها،  آمار دقیقی در خصوص قتل‌های ناموسی وجود ندارد اما هشدار و انتقادهای فعالان حوزه‌ی زنان، رسانه‌ها و گزارش‌های مردمی، از فراوانی و شیوع خشونت‌هایی از این دست، و قتل‌های مرتبط با آن در مناطقی از کشور حکایت دارد. کردستان  و شهر مرزی «مریوان» از جمله‌ی این مناطق است. در سال‌های اخیر اطلاعات زیادی از قتل‌های ناموسی در این شهر گزارش شده است: بر اساس اطلاعاتی که از «زنان هم‌اندیش مریوان» دریافت کردم، شیدا زن 16 ساله‌ی مریوانی در مهرماه سال1387 با ضربات چاقوی برادرش در خیابان به قتل رسیده است. چند نفر از جمله «دلبر» و «لاولاو» و «ثویبه» در روستاهای اطراف مریوان توسط یکی از مردان خانواده‌ی خود (اغلب برادر یا پدر) به قتل رسیده‌اند. پدر فرشته نجاتی نیز بر اثر فشارهای زیاد مردم و اطرافیان، دخترش را به اتهام ناموسی می‌کُشد. نامادری فرشته به او اتهام رابطه‌ی نامشروع داده بود در حالی که بعد از مرگ او، گزارش پزشکی قانونی عنوان می‌کند که او باکره از دنیا رفته است. به همین دلیل زنان فعال مریوانی اقدام به جمع‌آوری امضاء در اعتراض به این واقعه کرده‌اند. زعفران محمدی نیز شاید تازه ترین قربانی خشونت ناموسی محسوب می شود که در اسفند ماه 1391 توسط پدرش به قتل رسیده است. و این فهرست همچنان ادامه دارد.  قتل شهین نصرالهی در روستای «دزلی» شاید یکی از جنجال‌برانگیزترین این موارد به شمار می رود که در سال 1387 توسط برادرش به قتل رسید. به دنبال این جنایت فجیع، تعدادی از فعالان زن مریوان در کنار زنان دیگر و با همراهی نهادهای مدنی و حقوق بشری این شهر، در اعتراض به این جنایت غم انگیز تظاهرات کردند.

شهر مریوان از جمله قطب‌های فرهنگی و روشنفکری کردستان ایران است که در حوزۀ مسایل زنان با یک وضعیت دوگانه مواجه است؛ از یک طرف این شهر محمل و محل بسیاری از خشونت‌های جنسی از جمله قتل های ناموسی است، پدیده‌ای چون چندهمسری در آن زیاد است و اخیراَ خودکشی زنان (اغلب خودسوزی) نیز به شکل یک مسأله‌ی اجتماعی بروز و ظهور پیدا کرده است. بسیاری از این خشونت‌ها و جنایت‌های متعاقب آن، در چهارچوب «نظام ناموس» و قواعد مرتبط با آن اتفاق می افتد. «نظام ناموس» شکلی از سلطه‌ی مردانه است که در آن هرگونه تعدی و طفره‌روی زنان از تبعیت و فرمانبرداری مطیعانه از این قواعد جمعی ناموس (که بخش عمده‌ای از آن، پسمانده‌های جامعه‌ی قبیله‌ای و سنتی گذشته است) با مجازات‌های خشونت‌آمیز و بی رحمانه روبه‌رو می شود. شدیدترین شکل این وضعیت، پدیده ای با عنوان «قتل ناموسی» را موجب شده که در آن زنی که آبروی خانواده را به دلیل هرنوع کنش غیرعرفی، اغلب در زمینه‌ی رابطه با غیرهمجنس و یا در نسبت با همسر خود، به خطر انداخته است با مجازات جمعی و غیرقانونی خانواده مواجه می‌شود. قاتلان آنها معتقدند تنها خون می‌تواند بی‌آبرویی‌ای از این دست را بشوید و به بیان خود آنها این لکه‌ی ننگ را که رفتار آن زن بر پیشانی خانواده نهاده است، پاک کند. زیرا در جوامعی چون ایران زنان آبروی خانواده‌اند و میزان پایداری آنها بر عفت و پاکدامنی شان است که عزت، شرف و مردانگیِ مردان خانواده را تعیین می‌کند.

اما از طرف دیگر در همین شهر مریوان، شاید بیش از هرچیز در واکنش به این وضعیت، فعالیت‌های مدنی و داوطلبانه در حوزه‌ی زنان بسیار پررونق و پیشروتر از سایر مناطق پیگیری می‌شود و زنان این شهر، مطالبات آگاهانه و به حقی در این زمینه دارند.

 انجمن‌های رسمی و غیررسمی زیادی مرتبط با موضوع زنان در این شهر شکل گرفته‌اند که هم به لحاظ کمی و هم به جهت کیفی فراتر از انتظار بوده و برای شهری چنین کوچک و کم جمعیت، پدیده‌ای فرهنگی به شمار می‌رود. از جمله‌ی آنها می‌توان به اجتماعاتی همچون «انجمن زنان هم‌اندیش»، «انجمن زنان مریوان» و «انجمن زنان پیشرو» اشاره کرد که از آنجا که نتوانسته‌اند برای ثبت رسمی خود مجوز دریافت کنند سالهاست به شکل غیررسمی به فعالیت های مدنی و فرهنگی خود ادامه می دهند. مراکزی رسمی و قانونی همچون «کمیته‌ی زنان کانون علمی_فرهنگی رونان» نیز وجود دارد که هم‌اکنون نیز فعال هستند و جلسات هم‌اندیشی برگزار می‌کنند. به تازگی انجمن‌هایی با کارکردهای بزرگتر از جمله کارکرد اقتصادی در کنار فعالیت فرهنگی نیز، به این مراکز اضافه شده‌اند. نمونه‌ی اخیر آن «صندوق تعاونی زنان مریوان» است که توسط زنان مریوانی به ثبت رسیده و مواردی چون کارگاه‌های توانمندسازی و رفع خشونت، گل‌گشت‌ها، آموزش‌هایی در زمینه‌ی کارآفرینی (همچون دوره‌های کامپیوتر، خیاطی، هلال احمر و تابلوفرش)  و همچنین برنامه‌های مناسبتی از جمله جمع‌آوری پول از خیرین و توزیع آن در میان زنان نیازمند در اعیاد مختلف، در کنار فعالیت اقتصادی، جزء برنامه‌های اجرایی آنهاست بدون آنکه هیچ بودجه‌ای از دولت دریافت کنند.

هرچند که اغلب گروه‌هایی که ذکر آنها رفت اعضایی اندک و پراکنده دارند اما توان عملی این گروه‌ها، خصوصاَ در مواقع بحرانی و در بزنگاه‌های فرهنگی مربوط به موضوع زنان، خود را نشان داده است. از جمله همراهی این گروه‌ها در اعتراض جمعی و خیابانی به پوشیدن لباس زنانه بر تن یکی از متهمان و گرداندن او در خیابان‌های شهر بود که فعالان زن آن را عملی توهین و تحقیرآمیز در مورد زنان عنوان کردند. زنان سرخپوش در اعتراض به این عمل نیروی انتظامی، با لباس‌های قرمز و بلاکاردهای انتقادی به خیابان آمده و آن را محکوم کردند. «زنان هم‌اندیش» نیز در سال‌های اخیر فعالیت‌های دیگری از جمله: جلوگیری از چند قتل‌ ناموسی (از طریق کمیته‌ی بحران در سال گذشته)، زمینه‌سازی و تحقق ازدواج یکی از دخترانی که فرزندی نامشروع به دنیا آورده بود با مردی که با او رابطه داشته و بدین طریق صدور شناسنامه برای نوزاد متولد شده؛ همچنین نجات سه نفر از زنانی که از سوی محارم مورد تجاوز قرار گرفته‌اند و ایجاد شغل برای یکی از آنها را نیز، در کارنامه‌ی خود دارند.

بر اساس شواهد فوق و ضروررت پرداختن به موضوع «قتل ناموسی» در مناطقی از این دست، شهر مریوان در تاریخ 30 و 31 مردادماه امسال (1392) با تلاش و پیگیری‌های دلسوزانه‌ی اعضای «کانون علمی_ فرهنگی رونان»، میزبان برنامه‌ای دو روزه بود که با موضوع ناموس و قتل ناموسی برگزار شد. در روز اول، سخنرانی با عنوان "نگاهی جامعه‌شناختی به ناموس" از سوی خانم «سمیه رستم‌پور» ارائه شد و برنامه با میزگردی چهار نفره شامل پرسش و پاسخ و همچنین گفتگو در مورد عوامل و ریشه های بروز قتل ناموسی با حضور سخنران و کنشگران زن مریوانی دنبال شد. در روز دوم نیز، کارگاه «آموزش مقابله با خشونت علیه زنان» با حضور تعدادی از زنان این شهر برگزار شد که در آن مسایل مرتبط با خشونت ناموسی، خشونت خانگی و دیگر انواع خشونت مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.

«نگاهی جامعه‌شناختی به مفهوم ناموس: «نظام ناموس» یک نظام منسجم و ساخت یافته»

در این بخش، سخنران برنامه، نتایج پژوهش کیفی و میدانی خود درباره‌ی مفهوم ناموس در کردستان را، که موضوع رساله‌ی کارشناسی ارشد او بود ارائه داد و سعی کرد تا نشان دهد که ناموس همچون عاملی فرهنگی در نسبت با سایر اجزای جامعه چگونه خشونت‌هایی را موجب می‌شود، ضمن اینکه وجوه زمینه‌مندی که کردستان را در این بحث از سایر مناطق متمایز کرده، مورد توجه قرار دهد. تعریف ناموس از نگاه زنان، نقش تأثیرگذار مفاهیم مرتبط با ناموس چون: شرم و حیا، آبرو، تعصب، غیرت، پاکدامنی و... در سطح اجتماعی در کنار عمق و گستردگی دامنه‌ی این مفاهیم در نهادها و ساختارهای مختلف جامعه، همچنین ضرورت توجه به مجازات‌های مرتبط به ناموس چون قتل ناموسی مسأله‌ی اصلی این پژوهش بوده است. بر  اساس یافته‌های ارائه شده، "ناموس" بیش از هرچیز یک "نظام" منسجم و ساخت‌یافته است که به زنان در نسبت با مردان خانواده اطلاق می‌شود و همین موجب پیوند فرهنگ ناموس به اجزای دیگر زندگی از جمله نظام مبتنی بر سلطه‌ی مردانه و ساختار جامعه‌ی پاتریمونیال (پدرشاهی)، و نهادهایی چون خانواده، دین، سیاست و اقتصاد می‌شود؛ در نظام ناموس، زن مشروعیت لازم را ندارد و به همین دلیل در موقعیت فرودستی قرار می‌گیرد و به میانجی همین خشونت‌های زیادی بر او اعمال می‌شود. 

این پژوهشگر در ادامه توضیح داد که چگونه ناموس شکلی از نظام مبادله نیز به شمار می‌رود: زنان مایملک جمعی مردان خانواده و اجتماع و همچنین محتوای مبادله محسوب می‌شوند. در این نظام بدن زنانه و عفت و پاکدامنی آنها به عنوان حافظ و حامل آبرو و افتخار مردانه، بخشی اساسی از موضوع مبادله به شمار می‌رود. این مردانگی همان سرمایه‌ی نمادینی است که مردان جامعه به واسطه‌ی غیرت و مردانگی بر زنان شان کسب می‌کنند و به همین دلیل در ساختاری این چنینی، مردان بر زنان خانواده نظارت و کنترل تامه دارند و در صورت هرگونه سرکشی از سوی زنان با آنان برخورد می کنند، حتا ابایی از ریختن خون آنها ندارند. مسأله‌ی مهمی که در ادامه بحث به آن پرداخته شد همدستی اغلب زنان با مردان در بازتولید سلطه‌ی ناشی از نظام ناموس است اما واضح است که این همدستی، ارادی و خودخواسته نیست؛ باید پذیرفت که  قواعدی هم که برای سرزنش قربانیان بالقوه و بالفعل نظام ناموس به کار می‌بریم خود محصول ساختارهای عینی‌اند و نتیجه‌ی قدرتی است که با دوام در وجود و بدن اشخاص به صورت طرح‌های ادراک و مقررات ثبت شده‌اند به همین دلیل زنان دوست دارند که مردان خانواده بر آنها غیرت داشته باشند غافل از آن که از همین طریق مورد خشونت‌ قرار می‌گیرند. در خاتمه بحث، سخنران به موضوع ناموس در کردستان و در نسبت با فرهنگ کردی و جنبش‌های ملی‌گرایانه پرداخت و به طور مختصر تغییرات رخ داده در زمینه‌ی فرهنگ ناموس را مطرح ساخت. در بخش میزگرد برنامه نیز، مدعوین به پرسش‌های حاضران پاسخ دادند و خود به طور مختصر مباحثی مرتبط با این موضوع را از زوایای مختلف ارائه کردند.

کارگاه مبارزه با خشونت علیه زنان: قتل ناموسی 4 زن در چندماه

در روز دوم همایش در «کانون فرهنگی رونان»، کارگاهی با عنوان "مقابله با خشونت علیه زنان" با حضور تعدادی از زنان مریوانی اعم از کنشگران، زنان تحصیلکرده، زنان خانه‌دار و آنهایی که هنوز تابوهایی زیادی در این باره داشتند، با مدیریت تسهیلگر کارگاه، خانم سمیه رستم‌پور، برگزار شد. هدف از برگزاری این کارگاه، آشنایی زنان با تعریف خشونت و انواع آن، آشنایی با خواستگاه‌های کلیشه‌ای رایج و نحوه‌ی بازتولید آنها و همچنین طرح راهکارهای فردی و جمعی برای مقابله با خشونت بود. ضمن این که با توجه به مصادیق خشونت در مریوان و قتل‌های ناموسی که در چند سال اخیر روی داده است زنان حاضر در جلسه تجربیات خود در زمینه‌ی خشونت‌های ناموسی (چه در سطح جسمی چه در سطح جنسی، روانی و حتا خشونت‌های سمبلیک) را مورد بحث قرار داده و کنشگران این حوزه نیز اقدامات جمعی انجام شده تا به امروز را در جلسه مطرح کردند و به این ترتیب به جزییات مسأله چه در سطح تعریفی و انتزاعی و چه در سطوح عینی و کابردی پرداخته شد. استراتژی و راهبردهای کوتاه مدت و بلندمدت آن نیز، هم در زمینه‌ی آگاهی و کنش فردی، هم در نسبت با نهاد خانواده و اجتماع بزرگتر، از نظر گذرانده شد.

نکته حائز اهمیت اینکه در این کارگاه مشخص شد که خشونت‌های ناموسی هنوز بخش مهمی از تجربه‌ی زیسته‌ی زنان و رنج و آزاری است که بر آنها تحمیل می‌شود. بر اساس گفته‌های شاهدان حاضر در کارگاه، به تازگی (در کمتر از چند ماه)، چهار نفر در این شهر به خاطر مسایل ناموسی توسط یکی از اعضای خانواده یا بستگان آنها به قتل رسیده‌اند. تداوم این اپیدمی چه بسا تراژدی‌های بیشتری را در پی داشته باشد اما شاید تأسف بار تر از تکرار این فجایع، عادی‌سازیِ این مسأله در افکار عمومی باشد. به همین دلیل، عزم و همتی جمعی و مدنی (در کنار تلاش فردی) برای آگاهی بخشی و هشدار در این زمینه و طرح آن همچون مسأله‌ای اجتماعی که قابلیت تغییر و رویارویی دارد، می‌تواند تا حدی راهگشا باشد. این کارگاه توانسته قدمی رو به جلو بردارد: کسب آگاهی گام اول برای زنان و افزایش توان مقاومتی آنهاست.